حسین
علیشاپور،خواننده آواز ایرانی و پژوهشگر موسیقی در گفتگو با خبرنگار حوزه موسیقی
دیباچه گفت: ما نمیتوانیم از یک تهیه کننده معروف پاپ توقع داشته باشیم که
امکانات خود را به برنامه سنگین موسیقی اصیل ایرانی اختصاص بدهد،اما این موسیقی
باید از طرف حکومت و حاکمیت ساپورت شود چون معیار موسیقی مملکت موسیقی اصیل ایرانی
است و این یک واقعیت است.
این
خواننده دررابطه با فعالیتهای اخیر خود در عرصه موسیقی اظهار داشت: مدت زیادی بود
که آلبوم جدیدی را برای خواندن انتخاب نکردهام تنها دو آلبوم که مربوط به فعالیتهای
من در سالهای گذشته است،به احتمال زیاد در آینده نزدیک منتشر میشود؛اما امسال به
اتفاق دوست هنرمندم"مازیار شاهی" آهنگساز، در حال آماده سازی دو آلبوم
هستیم که هرزمان کارهای نهایی این دو آلبوم به انجام رسید اطلاعات دقیق تری در
اختیار علاقمندان قرار خواهیم داد.
وی در
ادامه درخصوص فضای حال حاضر موسیقی ایرانی گفت : اگر بخواهیم شرایط حال حاضر موسیقی
ایرانی را در تمامی ژانرها بررسی کنیم،باید بگوییم که با چالشی بزرگ که همان عدم
تعریف جایگاهها است،مواجه هستیم و دومین
موضوع این است که تکثر در موسیقی ایرانی مقداری به ناهنجاری و هرج و مرج انجامیده
به این معنی که هرکسی به خود اجازه اظهارنظر و اظهار عقیده در مورد کارهای دیگران
را میدهد و افراد فکر میکنند در زیرمجموعه بحث نوآوری قادر به انجام هرکاری
هستند و این موضوع باعث خلق آثاری شده که
بیشتر شبیه به شوخی و خنده هستند غافل از اینکه این کارها شنیده میشود و در روح و
جان فرزندان ما نقش میبندد؛مسأله دیگری که باعث میشود این نقش بندی خطری برای
فرهنگ عمومی ایجاد کند،این است که ما از آموزش عمومی در حوزه موسیقی در حداقل ترین
سطوح بی بهره هستیم و حتی با این آموزش مقابله هم میشود.
این
پژوهشگر موسیقی در پاسخ به این پرسش خبرنگار دیباچه که به چه علت موسیقی ایرانی با
وجود قدمت بالایی که دارد طرفداران کمتری به نسبت موسیقی پاپ دارد،اظهار داشت:
اینکه موزیک پاپ به نسبت موزیک "فولک"یا اصیل طرفداران بیشتری
دارد،موضوع عجیبی نیست و باید این گونه باشد،موسیقی شرقی و بویژه موسیقی ایرانی،به
خاطر کارکردهای کلامی وسنگینی که دارد در اکثر موارد درک و دریافت بیشتری را در
حوزه عمومی موسیقی میطلبد،متأسفانه در کشور ما بخصوص در سالهای اخیر شاهد نزول
سطح عمومی سواد در حوزه موسیقی هستیم که
از آموزش و پرورش شروع میشود و موضوعی است فراگیر که جای بحث آن نیست.
وی
افزود: اما باید به این قضیه هم نگاه کنیم که برای توسعه واشاعه موسیقی اصیل
ایرانی به عنوان یک وجه فرهنگی چه کاری انجام دادهایم،که بتوانیم این توقع را داشته باشیم که این موسیقی
مقداری فراگیرتر شود! ما در حوزه موسیقی پاپ به هرحال با مواد اولیهای مواجه
هستیم که این مواد سبک و قابل پذیرش و فهم همگان بوده وحتی بیسوادان جامعه هم قادر
به هضم ان هستند اما در حوزه موسیقی اصیل ایرانی این اتفاق نمیافتد و کسی که قصد
لمس این موسیقی را دارد باید مقداری فرهنگ،تاریخ و ادبیات را بشناسد و این موضوع
از عهده هرکس برنمیآید و قرار هم نیست بیشتر از موسیقی پاپ طرفدار داشته باشد و
این موضوع که برخی از دوستان فعال در موسیقی ایرانی به سمت پاپ گرایش پیدا کردهاند
به دلیل بحثهای تجاری این قضیه است به هرحال ممکن است در این بخش حوزه مادی وسیع
تری وجود داشته باشد.
استاد
موسیقی اصیل ایرانی در رابطه با نقش کلام در ماندگاری آثار بیان داشت: مسلما نقش
کلام در ماندگاری آثار با کلام حتی مهم تر ازنقش ملودی است؛به این دلیل که کلام
زبان گویا و زبان حال افرادی است که کارها را میشنوند و با انها ارتباط برقرار میکنند؛
کلام بی واسطه ترین وسیله ارتباطی است. موزیک و کلام زمانی که با یکدیگر همراه میشوند،اتفاقات
بزرگی ومهمی به وجود میآید. اما اینکه به چه دلیل امروز کارها فاقد بار کلامی
وزین و سنگینی هستند به این موضوع برمیگردد که امروز ما در زمینه سطح سواد عمومی
دچار نقص و خدشه شدهایم. حتی به لحاظ عاطفی هم ما مردمی دیگرگونه شدهایم و باید
در مورد این قضیه فکری کنیم؛به تبع این موضوع فردی که ترانه سرا است تحت تأثیر این
جو قرار میگیرد؛برخی ترانه سراها کارهای وزین تر و سنگین تری در حد موسیقی اصیل
ایرانی ارائه میدهند اما در هرحال این واقعیتی است که وجود دارد و ما در این
زمینه دچار افت شدهایم و آدمهای بزرگی چون "معینی کرمانشاهی"،"رهی
معیری"،"بیژن ترقی"،"نواب صفا"،"پرویز وکیلی
و"تورج نگهبان" را هم دیگر نداریم وهیچ وقت مانند اینها نخواهد آمد به
این دلیل که شرایط ایجاد این آدمها امروز از بین رفته است وپیش تر سیستمی وجود
داشت که ادمها را والا و بالا بار میآورد و الان این سیستم و این عزم وجود ندارد.
وی در
ادامه در مورد وضعیت برگزاری کنسرتهای موسیقی گفت: کنسرتهای موسیقی اصیل ایرانی
معمولا با رکود وسختی مواجه هستند و کار آنها مقداری سخت است. به این دلیل که
اقبال عمومی نسبت به این موسیقی به دلیل شناخت ناکافی ،کمتر است.درواقع انگیزهها
در حال نزول است که سطوح درحال نزول است. این موضوع باعث شده که این گروهها حتی
باوجودی که حرفهای هستند سخت بتوانند سالنهای اجرا را پر کنند؛ابزار تبلیغی،مالی
ورسانهها بیشتر در اختیار گروههایی است که کار پاپ میکنند،چون پاپ پولساز است و
پول هم پول میآورد و این مسأله ای کاملا طبیعی است. در زمان برگزاری کنسرت موسیقی
و اجاره تالار به این موضوع توجهی نمیشود که شما یک گروه موسیقی اصیل هستید یا
گروه موسیقی پاپ،بلکه نرخنامهای وجود داردکه بر طبق آن عمل میشود،بخش دولتی هم
در حوزه موسیقی نمیتواند کاری انجام بدهد،سه تا سالن محدود در اختیار دارد و پول
اندکی که هیچ وقت نمیتواند پشتوانه باشد،پول اندکی که در اختیار بخش دولتی موسیقی
است به نسبت پولی که در حوزه موسیقی پاپ در گردش است شاید یک دهم هم نباشد. این
موضوع موجب میشود که کنسرتهای موسیقی اصیل با سختی برقرار شوند وتبلیغات برای
این کنسرتها معمولا کم بوده و خوب معرفی نمیشوند و به نظر من رسانهها هم مقداری
نسبت به موسیقی اصیل کم لطف هستند و به این موسیقی بال وپر نمیدهند و درواقع
پیرامون ان اطلاع رسانیهای بایسته انجام نمیشود.
علیشاپور
افزود: تهیه کنندگان موسیقی قاعدتا به دنبال منافع و منابع مالی خود هستند واین
موضوع طبیعی است وما نمیتوانیم از یک تهیه کننده معروف پاپ توقع داشته باشیم که امکانات
خود را به برنامه سنگین موسیقی اصیل ایرانی اختصاص بدهد،اما این موسیقی باید از
طرف حکومت و حاکمیت ساپورت شود چون معیار موسیقی مملکت موسیقی اصیل ایرانی است و
این یک واقعیت است.
من هم
برنامههایی با همکاری ارکستر ملی ایران دارم
که یکی از این برنامه ها در 29 آذر
در تالار وحدت به منظور یادمان استاد"علی تجویدی" در کنار "استاد
فریدون شهبازیان " و استاد" علی اصغر شاه زیدی" برگزار خواهد شد.
وی در
انتها دررابطه با دلیل افت سلیقه موسیقایی مردم اظهار داشت: درحقیقت این موضوع
یعنی افت سلیقه موسیقایی مخاطب موضوعی است که در همه زمینهها شاهد آن هستیم؛ در
دنیای امروز در همه ابعاد،ما شاهد نزول هستیم امروز کمتر شاهد حضور آدمهای عالی
رتبه هستیم و شاید جریانی جهانی وجود دارد که میخواهد آدمها را متوسط و پایین بار
بیاورد؛این موضوعی است که وجود دارد و به نظر من اگر اتفاقی قرار است در زمینه
موسیقی رخ بدهد باید از آموزش وپرورش شروع شود؛ما رسما این دستورالعمل را داریم که
اشاعه و آموزش موسیقی ممنوع است وما چگونه میتوانیم در این شرایط متوقع باشیم که
موسیقی اصیل را به کودکان و جوانان بشناسانیم؛این موضوع خیلی بعید بوده و عزمی در
خصوص آن وجود ندارد و گویا قرار هم نیست وجود داشته باشد؛ اگر قرار باشد اتفاقی
بیفتد باید از بنیان و ریشههای آموزش وپرورش شروع شود وگرنه اتفاق خوبی رخ نمیدهد.
گفت و
گو از :اعظم صفایی